بور و سفید

ساخت وبلاگ
تو اینستا یکی هست ، به کشورهای مختلف سفر میکنه !این بار رفته بود کشور بِلیز تو آمریکای مرکزی ...میگفت اینجا خطرناکترین کشوریه ک رفته ، هرجا میرفت یه نفر کیلومترها تعقیبش میکرد ! بهشون میگفت چرا دنبالم میکنید ! جوابی نمیدادن.خیلی بده یه جایی بری یه سری افراد ک معلوم نیست منظورشون چیه !اکثرا اینا پول میخان ، ولی خب میبینی دزدن ! با یه دلار دو دلار قانع نمیشن ! اصلا چرا آدم باید همچین جایی بره !میگفت پاسپورتش گیره تا بهش ندن نمیتونه خارج بشه !این حس رو چندسال پیش وقتی تهران بودم تجربه کردم . دیرم شده بود میخواستم برم ترمینال جنوب ، از اونجا برگردم شهرمون .ماشین گیرنمیومد و اگرهم بود تو ترافیک میموند !سوار یه موتوری شدم ! این آقا اومد از محله های جنوب شهر رد شد ، دور زد تا منو ب ترمینال رسوند !خلاصه از دیدن ادمای اونجا هراس ورم داشت ! و اینکه این موتوریه بخواد بلایی سرم بیاره بور و سفید...
ما را در سایت بور و سفید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bourosefiedo بازدید : 17 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 17:18

اگه نماز ورزشه ! بدن به این ورزش احتیاج داره ...دیروز الکی خیلی خرد و خسته بودم ، رفتم آرایشگاه تا رسیدت عید فطر موهام خوب باشه !کلی طول کشید یک ساعت و نیم نشستم دیدم نوبتم نیست ، اذان ظهرگفتن ، باخودم گفتم برم مسجد نماز بخونم .خلاصه وقتی خوندم و بدنم رو حرکت دادم ، همین حرکت های کششی که هرروز تو نماز انجام میدیم و توجهی که به خدا میکنیم خیلی به حال بدنمون تاثیر داره !دیدم اصلا کلا بدنم از اون حالت کسالت و خستگی و کوفتگی دراومد و خوب و آروم شدم .امروز هم ک رفتم مسجد و نماز خوندم اون کسالت و بیخوابی دیشب برطرف شد و الان کاملا آروم و درحالت آرامش تومسجد دارم سخنرانی گوش میدم.خدا نماز رو قرار داده و واجب کرده ، برامون واجب کرده که هیچوقت ارتباطمون رو باهاش قطع نکنیم ‌.حتی اگه گناه کردیم ، هر غلطی کردیم باز هم نماز بخونیم تا این حلقه وصل و اتصال در هیچ صورت قطع نشه .بتونیم برگردیم سمتش و تو مسیر باشیم و روحیه مون خوب باشه و از بدی ها و تیرگی ها و کارهای بد کم کم خودمون رو دور کنیم.هرچند بعضی از کارها رو من قبول ندارم ک گناهه ! مذهبیون افراطی الکی همه چی رو گناه و حرام کردن ‌. + نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۱۵ساعت 12:43&nbsp توسط بور و سفید  |  بور و سفید...
ما را در سایت بور و سفید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bourosefiedo بازدید : 13 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 17:18

تصمیمم رو گرفتم ، ان شاءالله نهایتا تا یک ماه آینده تهرانم . نظر خودم اوایل اردیبهشت هست که هوا بسیار خوب و بهاریه . سال ۹۸ ک رفتم ، اول اردیبهشت بود ! دیدم اونجا از شهر خودمون ک جنوب هست گرمتره ! تعجب کردم ، باید اونجا خنک تر می بود ! همون شب یه بارون خیلی شدید گرفت و هوا حسابی عوض شد ! فرداش باز هوا بارونی بود ! دنبال این بودم چتر بخرم ، یه آقایی تو خیابون بود گفت : الان همه دوس دارن بدون چتر زیر بارون باشن ، این هوا با این بارون بهاری دلت میاد ! خیلی خوب بود تا یه مسیری باهم همراه بودیم ...این بود که منصرف شدم .بعدش دیگه افتابی بود ... یادش بخیر خیلی خوش گذشت ، جاهایی ک ندیده بودم رو رفتم دیدم . اونجا حس خیلی خوبی دارم ، مردم خیلی احترام میزارن ! هرخیابون و هرجا واسه خودش خاطرات تلخ و شیرینی داره ک دیدنی و شنیدنیه . من خیلی اونجا حس خوشایندی دارم و از سر و کله زدن با مردم کوچه و اون قدیمیای بازارش خیلی لذت میبرم . از الان جاهابی رو که ندیدم و دوست دارم ببینم رو دارم یادداشت میکنم . خدا کمک کنه حال خوب دست بده و همه چی دست به دست هم بده که خوش بگذره . + نوشته شده در  چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۱/۱۵ساعت 12:55&nbsp توسط بور و سفید  |  بور و سفید...
ما را در سایت بور و سفید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bourosefiedo بازدید : 20 تاريخ : جمعه 17 فروردين 1403 ساعت: 17:18